سلامآخرین باری که نوشتم فسقل خانوم ۸ماهش بود. الان اما ۳۰ ماهشه. دیگه خانوم شده. برام زبون میریزه. میگه دوستت دارم مامانی. میگه عاشقت بکنم مامانی. و من چقد ذوق میکنم از حرفاشاولین که بهم گفت دوستت دارم مامانی از ذوق گریه گردم. روزا گاهی خیلی سخت میگذره ولی خداروشکر که دارمش. دهنمو تا حالا سرویس کرده البته.ولی مادر بودن با سختی هاشم قشنگهشازده و دخملی خوابن. منم مثل هرشب بیخوابمدیگه اخرای بیکاریمه و دارم برمیگردم سرکارم. فک کنم سخت باشه با دخملی. ولی خدا تا حالا کمک کرده از این به بعد میکنهیادش بخیر یه زمانی چقد میومدم مینوشتم از همه چیز. از یه جایی به بعد غرق دنیای مجازی شدم.یادم رفت چقد نوشتن اینجارو دوس داشتمباشد که باز بیایم. + نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۴۰۲ ساعت 1:17 توسط sogol | قهوه تلخ...
ما را در سایت قهوه تلخ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sogolinoor بازدید : 26 تاريخ : شنبه 11 فروردين 1403 ساعت: 16:28